سلام دوستان خوبم
مدتی پیش یکی از بازدیدکنندگان وبلاگ تذکر و شاید پیشنهاده خوبی دادن که جهت ارتقا ورزش کوهنوردی استان و شهرستان ماهشهر به نظرم پیشنهاده خوبی بود و این بود که باعث شد گشتی در اینترنت بزنم و مطالبه خوبی پیرامون کوهها و غارهای موجود در استان را پیدا کنم و هدفم شناسایی کوههای استان خوزستان به کسانیست که از استانهای دیگر و حتی خارج از کشور به این استان می آیند و قصد دارند که به کوههای استان صعود کنند امیدوارم که مطالبه این وبلاگ مفید واقع شود .در این مطلب ابتدا به معرفی استان و در ادامه به معرفی کوهها و غارهای استان خواهیم پرداخت .دوستانی که قصد دارند مطالبه کاملی از استان و ویژگیهای استان بدست آورند میتوانند به این سایت سری بزنن(http://www.wikipg.com/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86)
وجه تسمیه استان خوزستان
خوزستان در طول تاریخ به نامهای گوناگون نامیده شده است. در گذشتههای دور که خوزستان جزئی از عیلام بود، «حالتامتی» یعنی سرزمین حالتامها نامیده میشد. این واژه در متنهای عیلامی، کتیبههای هخامنشی و همچنین کتیبههای بومی عیلام دیده شده است.
ژول اُپِر، این کلمه را «حالپیرتی» و به معنی سرزمین اپیرتیها خوانده است. اکدیها، واژه «حالتامتی» را بر اساس قواعد زبان خود «عِلامتو» تلفظ میکردهاند. علامتو در تورات به صورت «عِلام» ضبط شده است. این نام تا سده 13 قبل از میلاد به سرزمین مورد بحث اطلاق میشده ولی از این تاریخ به بعد در کتیبههای عیلامی و بومی، به نام «انشان سوسنکا» یعنی مملکت انشان و شوش نامیده شده است. علت پیدایی این نام ظاهراً به قدرت رسیدن حکومت ایالت انشان بوده که بر نواحی اطراف نیز استیلا یافته بود. انشان سوسنکا تا آغاز روی کار آمدن سلسله هخامنشی باقی بود ولی از هنگامی که چئیش پیش دوم هخامنشی؛ جدّ کمبوجیه (کمبوجیه: پدر کوروش)، انشان را در حدود سال 640 قبل از میلاد تصرف کرد، نام انشان در کتیبههای پارسی و انشانی به «انزان» تغییر یافت. در این زمان بابلیها و آشوریها، آنجا را همچنان «عِلام» میگفتند و از اینجا میتوان استنباط کرد که عِلام یا عیلام، در حقیقت بر یک منطقه جغرافیایی و بر تشکیلاتی اداری و حکومتی که در آن سرزمین برقرار بوده، اطلاق میشده است که پایتخت آن شهر معروف «شوش» بوده است و انشان و خووج یا اوژ از ولایتهای تابع آن بودهاند.
هخامنشیان چون با ایالت «اوژ» که قسمتی از کهگیلویه امروزی را شامل میشد، همجوار بودهاند، عیلام را به نام «اوژ» میخواندند و به همین سبب در متن پارسی کتیبههای آنان هم هر جا که سخن از این سرزمین رفته، به صورت «اوژ» ضبط شده است. ولی در متن عیلامی کتیبههای مزبور، جز در یک مورد، همه جا به زبان بومی، «حالتامی» ضبط است و یک مورد آن در کتیبه بیستون، ستون پنجم میباشد که سومین شورش مردم خوزستان، یعنی همان ناحیه اوژ ذکر شده است. این واژه در رسمالخط عیلامی به دو صورت «خوز» و «اوز» خوانده میشده است. واژه «اوژ» ظاهراً نام طایفه و یا اسم محلی بوده، مانند واژه خوزستان که به معنی سرزمین خوز میباشد. مورخان یونانی گفتهاند که در ناحیه شرقی شهر کنونی اهواز، مردمانی به نام «اوکسی» ساکن بودهاند. این واژه، یونانی شده «اوژ» است.
در زبان پهلوی واژه «اوژ» پارسی به صورت «هووج» تلفظ شده است و راولینسون؛ باستانشناس انگلیسی بر این باور است که واژه «هبوجستان و اجار» مندرج در مجمل التواریخ و القصص، از کلمه «هووج» پهلوی گرفته شده است که مؤلف آن احتمالاً از حمزه اصفهانی نقل کرده و این اسم در فارسی «هوز» شده است.
با توجه به مطالب بالا، واژههای «خوزستان» و «اهواز» هر دو از کلمههای «خوز» و «اوز» که عیلامی شده «اوژ» هستند، گرفته شدهاند. چندین بار در سنگ نبشتههای داریوش هخامنشی، خوزستان به صورت «هووجه» و خوزستانی به صورت «هووجیه» نامیده شده است. این واژه در فارسی «هوز» شده که جمع عربی آن «اهواز» است. در اینجا میبینیم حرف «هـ» به «خ» تغییر یافته که در زبانهای باستانی ایران و زبان فارسی نظیر آن بسیار دیده شده است مانند «هور زمیه» به جای خوارزم، «هور» به جای خور(شید) و جز اینها. نخستین جزء نام هووجه (اووجه) همان واژه «هو» است که در فرهنگهای فارسی به معنی «خوب» یاد شده و در ادبیات ما به کار رفته است.
اعتمادالسلطنه مینویسد:
«سوزیان اسم خوزستان بوده و پایتخت آن را سوز وسوس میگفتهاند که همان شوش باشد و بعد از این که شوش خراب شد، در نزدیکی آن شوشتر را بنا کردهاند».
مورخان یونانی دوره هخامنشیان و سلوکیان همچون هردوت و گزنفون، نام این سرزمین را سوزیانا، مأخوذ از اسم ایالت و شهر شوش ذکر کردهاند. نویسندگان رومی و یونانی دوره اشکانیان و ساسانیان چون موسی خورنی و استرابون، آن را «سوزیس»، «الیماییس» و «الیمااین» و ساکنان آن را «الیمیان» نوشتهاند ولی بعضی از مورخان همین دوره از جمله آمین مارسلن یونانی، «سوزیانا» ضبط کردهاند.
تا حدود سده 6 هجری قمری، مورخان اسلامی از خوزستان به نام اهواز و مملکت اهواز نام بردهاند. ولی در این ایام جغرافینویسان ایرانی منطقه مورد بحث را خوزستان مینامیدهاند. از این زمان به بعد نام خوزستان رفته رفته از کتابهای جغرافیایی به محیط شعر و ادب نیز وارد شده و در ویس و رامین و شاهنامه فردوسی و ... این نام دیده میشود زیرا خوزستان را به واسطه دارا بودن شکر زیاد به معنی شکرستان میگفتند. از آثار ادبی و تاریخی برمیآید که خوزستان به مناسبت فراوانی شکرش مشهور بوده و مردم ایران از سدههای 3 و 4 هجری قمری به بعد، این منطقه را به نام خوزستان مینامیدهاند.
در رمضان سال 845 هجری قمری، سیدمحمد مشعشع با بسیاری از عشایر عرب به خوزستان حمله کرد و هویزه را که ساکنانش پارسی زبان و عجم بودند، تصرف کرد. این حمله در مبحث تطورات نام سرزمین خوزستان، فصل نوینی باز نمود به این نحو که اعرابی از واسط، دوب، ثبق، نازور و جزایر عراق، با سیدمحمد مشعشع به خوزستان آمدند. اعراب مذکور به سبب وسعت مکان و آبادانی آن سرزمین، در آنجا ساکن شدند و رفته رفته هویزه، خرمشهر، اهواز و شوش تا حدود دزفول، عربنشین شد و حکومت این ناحیه از ناحیه غیر عربنشین جدا شد. اعقاب سیدمحمد، حکومت ناحیه عربنشین را در دست داشتند و قسمتهای شمالی و شرقی خوزستان به دست فرستادگان حکومت مرکزی ایران اداره میشد. از این ایام است که به منظور تفکیک قلمروهای حکومتی، بخش عربنشین را عربستان نامیدند و بخش دیگر به همان نام خوزستان باقی ماند. بنابراین در آخر سده 9 هجری قمری، منطقه خوزستان به دو بخش عربستان و خوزستان تفکیک شده بود. مورخان دوره نادرشاه افشار و کریمخان زند نیز به این مطلب اشاره کردهاند. ذکر نام عربستان به بخشی از خوزستان به زمان قاجاریه نیز کشیده شد به طوری که در احکام و فرمانها نیز ذکر میشد. بعضی از نویسندگان چون صنیعالدوله، لسانالملک سپهر و ...، نام خوزستان را بر هر دو بخش اطلاق کردهاند و برخی چون حاج میرزاحسن حسینی فسایی مؤلف فارسنامه ناصری برای این که ناحیه مزبور از عربستان اصلی تمیز داده شود، کلمه عجم را به آن افزودهاند. با این حال این پیشبینیها نتوانست مانع رواج کلمه عربستان شود و حتی این اسم از زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار بر سراسر خوزستان اطلاق شد و از این زمان است که سیاحانی که به ایران آمده و به منطقه مزبور مسافرت کردهاند، در سفرنامههای خود، این سرزمین را کلاً عربستان نامیدهاند.
پس از جنگ جهانی اول (1914-1918 میلادی) که موضوع اتحاد اعراب به خوزستان سرایت کرد، شیخ خزعل به امید جدایی خوزستان از ایران و تشکیل حکومتی مستقل به نام عربستان، در اواسط 1303 خورشیدی، کمیتهای به نام «قیام سعادت خوزستان» به عضویت خود و جمعی دیگر دایر کرد. تلاشهای بسیاری به وسیله بیگانگان برای تعمیم نام عربستان و فراموش شدن کلمه خوزستان به کار گرفته شد و این وضع تا سال 1303 خورشیدی که حکومت مرکزی موفق شد پس از چندین سال غفلت از امور خوزستان، به آن ناحیه توجه کند، باقی بود. در این تاریخ نام عربستان به کلی از فرمانها و مکاتبههای دولتی حذف و به «خوزستان» تغییر نام یافت.
کوههای استان خوزستان:
شمال و شرق این استان را رشته کوههای زاگرس دربر گرفته است. ارتفاع آن به سوی جنوب غربی به تدریج کاهش مییابد و در نواحی جنوبیتر به صورت تپه ماهورهایی نمایان میشود.
کوههای استان خوزستان به ترتیب ارتفاع که در نواحی مختلف استان پراکندهاند عبارتند از:
کوه مونگشت: مونگشت یا منگشت کوهستانی است در شهرستانهای ایذه و لردگان، مرکب از کوههای تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نسا، سهپران، سرچاه، قوچه، بدرنگان، سفیدکوه، دشتمر، چلا، جیمه، تیربازک، دوتو، کِله، کلمه، برآفتاب، سردوفون و دوزرد. این کوهستان که از شمال غربی (شرق دریاچه آب بوندان) شروع شده و تا حوالی روستای روریش به طول حدود 80 و عرض بین 20 تا 25 کیلومتر کشیده شده است، پهنهای به وسعت حدود 1850 کیلومتر مربع را زیر پوشش قرار داده و از جنوب شرقی به وسیله کوههای سردوفون و جاشیرکش همچنان ادامه مییابد و از شمال غربی به کوههای زوزرک و کژگرد میپیوندد و جزو یکی از طویلترین رشته کوههای زاگرس است. بلندترین قله این کوهستان 3613 متر ارتفاع دارد که در 55 کیلومتری جنوب شرقی ایذه و 52 کیلومتری غرب لردگان و 13 کیلومتری شمال غربی روستای لیراب واقع است. از دامنههای غربی این کوهستان، رودخانههای هلایجان، ابوالعباس، آب زرک، صیدون و از دامنه جنوبی آن رودخانههای لیراب و سمه سرچشمه میگیرند و رودخانههای خرسان و کارون سراسر دامنه شرقی آن را میپیمایند. بخش عظیمی از این کوهستان را جنگلهای نسبتاً انبوه پوشاندهاند و در منتهیالیه شمالی آن دریاچهای به نام بوندان به ابعاد 2/5×2/5 کیلومتر قرار دارد و دریاچه کوچک دیگری به نام دوتو در دامنه جنوبی آن واقع است.
کوه زنگلاب: کوه زنگلاب در دهستان میانکوه بخش سردشت و در 97 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول، شمال غربی روستای اینوک واقع است و 3357 متر ارتفاع دارد. این کوه سرچشمه آب مودو، رودخانه پول کول و رودخانه شیرون است و از غرب به کوه ملوک و از جنوب به کوه سفیددون متصل است و از کوههای فرعی زاگرس شمرده میشود
تصویر جاده زنگلاب
کوه چور: کوه چور در دهستان سوسن از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 30 کیلومتری شمال شرقی شهر ایذه واقع است. ارتفاع آن حدود 3350 متر است. این کوه سرچشمه آب دلی و آب ممبین است و از جانب شمال به کوه مافارون، از جنوب شرقی به کوه تاوارا، از جنوب به کوه تلگه و از غرببه کوه گم زرد متصل میشود و جزو رشته کوههای زاگرس است.
تصویر کوه چور
کوه تورک: کوه تورک در دهستان سوسن شهرستان ایذه واقع شده است. این کوه در فاصله 91 کیلومتری شمال غربی ایذه با ارتفاع 3319 متر قرار دارد. این کوه سرچشمه رودخانههای آب بازفت و لب است. این کوه از شمال غربی به کوه لم لی متصل است و از کوههای رشته کوه زاگرس به شمار میرود.
کوه دوتو: کوه دوتو در دهستان هپرو از توابع بخش جانکی و در 58 کیلومتری جنوب شرقی شهر ایذه و شمال شرقی روستای بن شور واقع است و حدود 3170 متر ارتفاع دارد. این کوه از جنوب به کوه کله و از شمال به کوه لیراب متصل است. دامنههای غربی آن به دره رودخانه صیدون منتهی میشود. در دامنه غربی این کوه دریاچه کوچکی به نام دوتو به ابعاد حدود 250×250 متر وجود دارد. آب این دریاچه از چشمه کوچکی که میان کوههای کله و دوتو از زمین میجوشد، تأمین میشود. دامنههای این کوه از جنگل پوشیده شدهاند و جزو کوهستان مونگشت از رشته کوههای زاگرس به شمار میرود.
کوه کله: کوه کِله در دهستان هپرو از بخش جانکی شهرستان ایذه و در 59 کیلومتری جنوب شرقی شهر ایذه و شمال شرقی روستای بن شور واقع است و 3010 متر ارتفاع دارد. این کوه از شمال به کوه دوتو میپیوندد. رودخانه صیدون از غرب، رودخانه اعلاء از جنوب، رودخانه لیراب و سمه از شرق آن جریان دارند. در دامنه غربی کوه کله، چشمهای وجود دارد که آب آن به دریاچهای کوچک به ابعاد حدود 250×250 متر وارد میشود. این دریاچه دوتو نام دارد و در ارتفاع حدود 1680 متری واقع است. کوه کِله جزو کوهستان مونگشت از رشته کوههای زاگرس به شمار میرود و دامنههای آن پوشیده از جنگل است.
کوه مهره: کوه مهره به ارتفاع 2849 متر در دهستان اسوار بخش مرکزی و در 54 کیلومتری جنوب شرقی شهر رامهرمز، جنوب روستای ماوی واقع است. این کوه از شمال غربی به کوه تنبلان، از جنوب به کوه چادون، از جنوب شرقی به سیاه کوه متصل است و جزو رشته کوه سفید از کوهستان بزرگ زاگرس به شمار میرود. این کوه پوشیده از جنگل است و در مرز شهرستانهای رامهرمز، ایذه و کهگیلویه قرار دارد.
کوه منگ رضا: کوه مَنگ رضا به ارتفاع 2818 متر در دهستان میان کوه بخش سردشت و در 92 کیلومتری شمال شرقی دزفول قرار دارد. رودخانههای پول کول تالوک، آب الموم و شیرون از این کوه سرچشمه میگیرند. این کوه که از شمال غربی به سوی جنوب شرقی به طول 23 کیلومتر و عرض متوسط 3/5 کیلومتر کشیده شده است، از جنوب شرقی به کوه سفیددون متصل است و دامنههای شرقی و شمالی آن به دره رودخانه پول ول و دامنه غربی آن به دره الموم منتهی میشود و جزو کوهستان زاگرس به شمار میرود.
کوه تاراز: کوه تاراز در دهستان سوسن از بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 67 کیلومتری شمال غربی شهر ایذه و شمال روستای چال گوراب قرار دارد. این کوه حدود 2743 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب چلو میباشد. کوه تاراز از شمال غربی به کوه للر، از جنوب به کوه تخت سرشط متصل است. دامنههای شرقی آن به آب بازفت منتهی میشوند. این کوه نیمه جنگلی و جزو رشته کوههای زاگرس است.
کوه جیمه: کوه جیمَه در دهستان منگشت (ابوالعباس) بخش جانکی شهرستان ایذه و در 46 کیلومتری جنوب شرقی شهر ایذه و شرق روستای زرم قرار دارد. ارتفاع این کوه 2598 متر است. این کوه سرچشمه آب زرک و رودخانه صیدون میباشد و جزو کوهستان مونگشت از رشته کوههای زاگرس است.
کوه مونار: کوه مونار به ارتفاع حدود 2530 متر در 63 کیلومتری شمال شرقی شهر مسجد سلیمان واقع است. رودهای تینا، تالوک و شیرون از کوه مونار سرچشمه میگیرند. این کوه از شمال غربی به کوه سفید دون، از جنوب غربی به کوه نونار و از جنوب شرقی به کوه دلا میپیوندد و جزو کوهستان بزرگ زاگرس است. کوه مونار به صورت رشتهای تقریباً از شمال به جنوب به طول 23 کیلومتر کشیده شده است و بخشهای جنوبی آن پوشیده از جنگلهای بلوط است.
کوه برده نخش: کوه بَردِه نخش در 44 کیلومتری شمال شهر ایذه قرار دارد. این کوه حدود 2450 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب برده نخش است. از شمال به کوه فرگه و از شرق به کوه سفید متصل میشود. دامنههای غربی آن به دره برده نخش منتهی میگردد. این کوه جنگلی و از کوهستان زاگرس است.
کوه چادون: کوه چادون به ارتفاع 2430 متر در دهستان اسوار بخش مرکزی و در 53 کیلومتری جنوب شرقی شهر رامهرمز و شمال شرقی روستای دره بید واقع است. رودخانههای سندان و تلخ از این کوه سرچشمه میگیرند. از غرب به کوه تنبلان میپیوندد. تنگ سندان که در شرق این کوه قرار دارد، آن را از سیاه کوه جدا میکند. این کوه پوشیده از جنگل و جزو رشته کوه سفید کوهستان بزرگ زاگرس است.
کوه تاوارا: کوه تاوارا در دهستان سوسن از بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 27 کیلومتری شمال شرقی شهر ایذه و شرق روستای شیمن قرار دارد و ارتفاع آن حدود 2350 متر است. این کوه از شمال غربی به کوههای چور و تلگه میپیوندد و دامنه غربی آن به تنگ تاگمه منتهی میشود. این کوه جنگلی و از رشته کوههای زاگرس است.
کوه اشکفت دراز: کوه اشکفت دراز در دهستان تشان بخش مرکزی شهرستان بهبهان و در 43 کیلومتری شمال غربی شهر بهبهان واقع است. ارتفاع آن 2331 متر میباشد و سرچشمه رودخانه قلات است. این کوه به صورت رشتهای به طول حدود 45 کیلومتر و عرض متوسط 11 کیلومتر از شمال غربی به سوی جنوب شرقی کشیده شده است و بخشی از آن را جنگلهای بلوط پوشانیدهاند.
کوه دقولا: کوه دقولا در 75 کیلومتری شمال غربی شهر مسجد سلیمان به ارتفاع 2248 متر قرار دارد و سرچشمه آب ری فی فی، آب کولسی، آب برد نرگس، و رود هرکش است. این کوه از غرب به کوه تیتمله و جیرکوه، از جنوب شرقی به کوه میرخشک و از جنوب به کوه کمره متصل است و جزو کوهستان زاگرس به شمار میرود.
سلطان ابراهیم: کوه سلطان ابراهیم در دهستان سوسن از بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 42 کیلومتری شمال شهر ایذه و جنوب روستای صالح واقع است. این کوه حدود 2200 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب برده بخش نخش و آب کارتا میباشد. کوه سلطان ابراهیم از جانب جنوب شرقی به کوه گم زرد و از جنوب به کوه لَندِر متصل میشود. دامنه شمالی و شرقی آن به دره برده نخش و بخشی از دامنه جنوبی آن به دره کارتا و دامنه غربی آن به دره رودخانه کارون منتهی میشود. این کوه که به صورت رشته باریکی به طول 19 کیلومتر کشیده شده، پوشیده از جنگل است و از کوهستانهای زاگرس به شمار میرود.
کوه تنبلان: کوه تنبلان به ارتفاع 2110 متر در دهستان اسوار (ابوالفارس) از بخش مرکزی و در 43 کیلومتری شرق شهر رامهرمز، جنوب روستای درّه بنی قرار دارد. این کوه از شمال غربی به کوه بنار کموتران و کوه گردکی، از جنوب به کوه چتلین، از شمال به کوه سام و از جنوب شرقی به کوه مهره متصل است. این کوه جزو رشته کوه سفید از کوهستان بزرگ زاگرس به شمار میرود و پوشیده از جنگل است.
کوه دلا: کوه دِلا در دهستان ایوه از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 58 کیلومتری شمال غربی شهر ایذه و شمال غربی روستای ایوه قرار دارد. این کوه حدود 2050 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب شلا و آب سر حوض است. کوه دِلا از جانب شمال غربی به کوه مونار میپیوندد و دامنه جنوبی آن به رودخانه کارون منتهی میشود. این کوه جنگلی و از کوهستانهای زاگرس است.
کوه جیگری: کوه جیگَری در 55 کیلومتری شمال شرقی شهر مسجد سلیمان واقع است و حدود 2050 متر ارتفاع دارد. این کوه سرچشمه رودخانههای تالوک و تینا است و از شرق به کوه نونار میپیوندد و جزو کوهستان زاگرس به شمار میرود.
کوه کرناس: کوه کُرناس در دهستان میانکوه از بخش سردشت و در 66 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول، شمال شرقی نیم ایستگاه کرناس واقع است و ارتفاع آن حدود 1950 متر است. این کوه از جنوب شرقی به کوه برآفتاب و از شرق به کوه ملهبستان متصل میشود و راه آهن سراسری ایران از دامنههای غربی آن میگذرد و رودخانه دز نیز از این دامنه عبور میکند. این کوه از کوهستانهای زاگرس است.
کوه علامت کوه: علامت کوه در 61 کیلومتری شمال شهر مسجد سلیمان و شمال غربی امامزاده بابا حسن قرار دارد و ارتفاع آن حدود 1950 متر است. این کوه به طول 16 کیلومتر و عرض 2/5 کیلومتر به صورت رشته باریکی از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده و از غرب به کوه کمره و از شمال شرقی به کوه شیرکان متصل است و جزو کوهستان زاگرس شمرده میشود.
کوه آبنگون: کوه آبنِگون در 55 کیلومتری شمال شرقی شهر اندیمشک و جنوب شرقی امامزاده احمد قرار دارد. این کوه حدود 1930 متر ارتفاع دارد و سرچشمه رودخانه دمدم است.
کوه بدرنگان: کوه بدرنگان در 28 کیلومتری شرق ایذه و غرب روستای رباط واقع است و 1910 متر ارتفاع دارد. این کوه از شمال شرقی به کوه قوچه میپیوندد و جزو کوهستان مونگشت از رشته کوههای زاگرس به شمار میرود.
کوه قلعه نجف: کوه قلعه نجف به ارتفاع 1765 متر در دهستان اسوار بخش مرکزی شهرستان رامهرمز و در 37 کیلومتری جنوب شرقی شهر رامهرمز واقع است. سرچشمه آب دره نج، آب ابوالفارس و رودخانه تلخ از این کوه است. رشتهای از مجاور روستای دالون واقع در شمال غربی تا تنگ انارج واقع در جنوب شرقی به طول 26 کیلومتر کشیده شده و رودخانه تلخ، سراسر دامنه شرقی آن را طی میکند. این کوه پوشیده از جنگل و جزو کوهستان بزرگ زاگرس است.
کوه اییر: کوه اییر در 48 کیلومتری شمال شرقی اندیمشک و غرب روستای کرگو واقع است. ارتفاع آن حدود 1744 متر است. این کوه از شمال غربی به کوه بن لاله متصل میباشد و رودخانه دمدم دامنه شرقی آن را دور میزند.
کوه بنار کموتران: کوه بنار کموتران در 57 کیلومتری جنوب شرقی شهر ایذه واقع است. این کوه حدود 1665 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب جوک است. بنار کموتران از غرب به کوه گردکی و از جنوب به کوه تنبلان و از جنوب شرقی به کوه سام متصل است و شاخهای از رشته کوههای زاگرس به شمار میرود.
کوه تخت سرشط: کوه تخت سرشط در دهستان سوسن از بخش مرکزی و در 59 کیلومتری شمال شهر ایذه و جنوب روستای گرداب واقع است. این کوه حدود 1650 متر ارتفاع دارد و آبهای چلو و سوسن از این کوه سرچشمه میگیرند. این کوه جنگلی و از کوهستانهای زاگرس است.
کوه برآفتاب: کوه برآفتاب در دهستان میانکوه بخش سردشت شهرستان دزفول و در 63 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول و شمال شرقی ایستگاه راه آهن تلهزنگ واقع است. این کوه حدود 1650 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب گورپه است. کوه برآفتاب از شرق به کوه کیماسی، از شمال به کوه ملهبستان و از شمال غربی به کوه کرناس متصل میشود و جزو کوهستان زاگرس محسوب میگردد.
کوه خیز: کوه خیز در دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان بهبهان و در 25 کیلومتری غرب شهر بهبهان و شرق روستای علمدار واقع است و 1637 متر ارتفاع دارد. این کوه از دره رودخانه مارون واقع در حدود روستای تنگ تکاب، شروع شده و تا بستر رودخانه خیرآباد و روستای پادوک به طول 27 کیلومتر و عرض متوسط 5 کیلومتر کشیده شده و از جنگلهای بلوط پوشیده است.
کوه تخت کاشون: کوه تختِ کاشون در دهستان ایوه بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 39 کیلومتری شمال غربی شهر ایذه و جنوب شرقی روستای ایوه قرار دارد. این کوه حدود 1618 متر ارتفاع دارد و از شمال به کوه گزیر متصل است و دامنههای شرقی و غربی آن به رودخانه کارون منتهی میشوند. دره دلی واقع در دامنه جنوب غربی، این کوه را از کوه جلا جدا میکند. کوه تخت کاشون جنگلی است و جزو رشته کوههای زاگرس به شمار میرود.
کوه دوتالکی: این کوه در 53 کیلومتری شمال شهر مسجد سلیمان قرار دارد. ارتفاع این کوه 1595 متر میباشد و سرچشمه رودخانههای تالوک، اوجدان، آب پیدا و آب برکه است. این کوه از جنوب به کوه گریوه متصل و جزو کوهستان زاگرس است.
کوه هفت تنان: کوه هفت تنان در دهستان سردشت از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول و در 52 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول و 12 کیلومتری شمال شرقی سردشت واقع است. ارتفاع آن حدود 1570 متر میباشد و سرچشمه رودخانههای سردشت، شور و شیرین است.
کوه ده لتون: کوه ده لتون در 42 کیلومتری شمال شرقی شهر مسجد سلیمان قرار دارد. این کوه 1550 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب سرحوض است. کوه دهلتون از جنوب شرقی به کوه شوایی، از شمال غربی به کوه آرام و از شمال به کوه دلا متصل است و دامنه جنوبی آن به رودخانه سبز آب منتهی میشود. این کوه نیمه جنگلی و جزو کوهستان زاگرس است.
کوه تکوتر: کوه تکوتَر در دهستان مرغا از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه و در 23 کیلومتری شمال غربی شهر ایذه و شمال غربی روستای شبکوری واقع است. این کوه حدود 1521 متر ارتفاع دارد و سرچشمه رود گیلا میباشد. این کوه نیمه جنگلی و از کوهستان زاگرس است.
کوه گِردکی: کوه گِردکی به ارتفاع 1513 متر در دهستان رستمآباد بخش مرکزی در 32 کیلومتری شمال شرقی شهر رامهرمز، شمال غربی روستای دالون واقع است. این کوه از جنوب شرقی به کوه تنبلان و کوه بنار کموتران متصل میشود و رودخانه اعلاء از دامنه شمالی آن میگذرد. قسمت بزرگی از این کوه از جنگل پوشیده شده و جزو کوهستان بزرگ زاگرس به شمار میرود.
کوه دز: کوه دز در دهستان لویس از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول و در 60 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول، شمال روستای توه قرار دارد. این کوه حدود 1463 متر ارتفاع دارد و از شمال غربی به کوههای کرناس و آبنگون و از جنوب غربی به کوه تولوز متصل میشود. دامنههای شرقی و جنوبی آن به دره رودخانه دز منتهی میگردد و از کوهستانهای زاگرس است.
کوه آسماری: کوه آسماری به ارتفاع 1391 متر در 28 کیلومتری جنوب شرقی شهر مسجد سلیمان قرار دارد. این کوه از دره رودخانه شور به سوی جنوب شرقی تاتنگ زندان به طول 26 و عرض 5 کیلومتر کشیده شده است و درهای به نام دره گاومیشی به موازات دامنههای شرقی این کوه تا رودخانه شور قرار دارد. بخشی از ارتفاعات نزدیک به قله آن را جنگلهای بلوط فرا گرفتهاند و تنگ گل ترش در دامنه شرقی آن واقع است.
کوه اسفندیاری: کوه اسفندیاری در دهستان سردشت از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول و در 59 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول واقع است و 1250 متر ارتفاع دارد. این کوه از شمال به کوه ملر میپیوندد و رودهای چم چولی و رود سرخ از دامنههای شرقی و غربی این کوه سرچشمه میگیرند.
کوه چاله بلوطک: کوه چاله بلوطک به ارتفاع 1150 متر در 31 کیلومتری شمال شرقی شهر مسجد سلیمان و جنوب غربی امامزاده احمد بلد قرار دارد. این کوه سرچشمه رودخانه باغ شاهو میباشد و از جنوب شرقی به کوه بابا زاهد و از شمال غربی به کوه سریک متصل میشود و جزو کوهستان زاگرس به شمار میرود.
کوه جیرکوه: کوه جیرکوه در دهستان سردشت از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول و در 65 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول واقع است و حدود 1050 متر ارتفاع دارد. آب کولسی و رودخانه شوراز این کوه سرچشمه میگیرند. جیرکوه از غرب به کوه نیرو و از شمال به کوه تیت مله و از شرق به کوه دقولا متصل میشود و بخشی از مرز شهرستانهای مسجد سلیمان و شوشتر را تشکیل میدهد و جزو رشته کوههای زاگرس است.
کوه چیتوک: کوه چیتوک در 29 کیلومتری شمال شهر مسجد سلیمان به ارتفاع 1000 متر واقع است. این کوه از غرب به کوه رگ هلیل متصل است و دامنههای جنوبی آن به رودخانه کارون منتهی میشوند.
کوه سرّیک: کوه سرّیک در 37 کیلومتری شمال مسجد سلیمان واقع است و حدود 1000 متر ارتفاع دارد. این کوه از جنوب شرقی به کوههای چاله بلوطک و بابا زاهد متصل است و توأمان به صورت رشتهای از شمال غربی به سوی جنوب شرقی به طول 26 و عرض حدود 6 کیلومتر کشیده شده است. رودخانه باغ شاهو از این کوه سرچشمه میگیرد و جزو کوهستان زاگرس محسوب میشود.
کوه قلعه احمد و محمد: کوه قلعه احمد و محمد در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بهبهان در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر بهبهان واقع است و حدود 785 متر ارتفاع دارد. این کوه به صورت رشته باریک نسبتاً طویلی به طول حدود 19 کیلومتر و عرض 1/5 کیلومتر از شمال غربی به سوی جنوب شرقی کشیده شده و در آنجا به کوه رمهچر میپیوندد.
کوه خورو: کوه خورو در دهستان شهی از بخش سردشت شهرستان دزفول و در 52 کیلومتری شمال شرقی شهر دزفول، شمال ایستگاه راه آهن شهبازان واقع است و حدود 700 متر ارتفاع دارد. این کوه از شمال شرقی به کوه تولوز میپیوندد و خط آهن تهران- اهواز از دامنه جنوبی آن میگذرد و دامنه غربی آن به رودخانه دمدم منتهی میشود.
کوه تنگوان: کوه تنگوان در 28 کیلومتری شمال شهر دزفول و شرق روستای قلعه رستم واقع است و 678 متر ارتفاع دارد. این کوه در جنوب غربی سدّ دز قرار دارد و دامنههای غربی آن به خط آهن تهران- اهواز و رودخانه بالارود منتهی میشوند.
کوه پازنان: کوه پازنان در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بهبهان و در 17 کیلومتری جنوب غربی شهر بهبهان قرار دارد. این کوه 671 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب خروار است. بخشی از این کوه که از جانب شمال غربی به سوی جنوب شرقی کشیده شده در شهرستان بندر ماهشهر واقع گردیده است و روستای پازنان در دامنه شرقی آن جای دارد و راه اتومبیلرو آغاجاری به بهبهان، آن را از سوی غرب محدود میسازد.
کوه سیاه: کوه سیاه رشته کوهی است در شهرستانهای شوشتر و مسجد سلیمان و مرکب است از کوههای خیاط، شاه، سیاه و قلعه گبری که از حوالی روستای پنج میلی شروع شده و رو به سوی جنوب شرقی تا شمال هفتگل به طول 77 و عرض متوسط 6 کیلومتر کشیده شده است. بلندترین قله این رشته به نام کوه سیاه حدود 650 متر ارتفاع دارد که در 31 کیلومتری جنوب مسجد سلیمان و شرق نفت سفید واقع گردیده است. دامنههای شرقی این ارتفاعات به رودخانه شور منتهی میشوند و راه اتومبیلرو رامهرمز به شوشتر از دامنههای غربی آن میگذرد.
کوه چرخینهها: کوه چرخینهها به ارتفاع 599 متر، در دهستان عقیلی بخش گتوند و در 28 کیلومتری شمال شهر شوشتر قرار دارد. این کوه بخشی از مرز میان شهرستانهای شوشتر و مسجد سلیمان را تشکیل میدهد.
کوه سردول: کوه سردول در دهستان سردشت از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول و در 38 کیلومتری شرق دزفول، و 11 کیلومتری جنوب غربی سردشت واقع است. این کوه حدود 580 متر ارتفاع دارد و سرچشمه آب کگارس است. از جنوب غربی به کوه جاستون شاه و از شمال شرقی به کوه گچ متصل است و در مرز میان شهرستانهای دزفول، شوشتر و مسجد سلیمان قرار دارد.
کوه چاله شاه: کوه چاله شاه در دهستان عقیلی بخش گتوند و در 27 کیلومتری شمال شوشتر و شرق امامزاده شیخ سلیمان واقع است و حدود 550 متر ارتفاع دارد. دامنههای جنوبی این کوه به رودخانه کارون منتهی میشوند. جزو کوهستان بزرگ زاگرس است.
کوه گچ خلج: کوه گچ خلج به ارتفاع 520 متر در 25 کیلومتری شرق شهر شوشتر واقع است. این کوه از شمال غربی به کوه گچ، از شمال به کوه توگاه، از شرق به کوه مهک متصل است. رودخانه شور دامنه جنوبی و غربی آن را دور میزند و راه اتومبیلرو مسجد سلیمان به دشت لالی از دامنه شرقی آن میگذرد. این کوه جزو کوهستان بزرگ زاگرس است.
کوه فدلک: کوه فدلک به ارتفاع حدود 372 متر در دهستان گندزلو از بخش مرکزی شهرستان شوشتر و در 6 کیلومتری شمال شرقی شهر شوشتر قرار دارد. دامنههای شمالی این کوه به رودخانه شور و دامنههای غربی آن به رودخانه کارون منتهی میشوند و امامزاده رضا در دامنه شرقی آن قرار دارد.
کوه زیدون: کوه زیدون در دهستان درونک بخش زیدون شهرستان بهبهان و در 39 کیلومتری جنوب غربی بهبهان و جنوب روستای درونک واقع است و ارتفاع آن حدود 281 متر است. این کوه از غرب به کوه تل خدا و از شرق به کوه بند گلال متصل است و شهرستانهای بهبهان و بندر ماهشهر را از هم جدا میکند.
کوه میش داخ: کوه میش داخ یا میش داغ در 85 کیلومتری شمال غرب اهواز و 30 کیلومتری شمال بستان قرار دارد. ارتفاع آن حدود 270 متر است. این کوه از شمال غربی به سوی جنوب شرقی به طول 35 و عرض 3 تا 7 کیلومتر کشیده شده و شهرستانهای اهواز و دشت آزادگان را از هم جدا میکند.
کوه پاگچ: کوه پاگچ در دهستان عریض بخش مرکزی در 26 کیلومتری شمال غربی رامهرمز، غرب روستای دروازه قرار دارد و ارتفاع آن 250 متر است. این کوه به صورت رشته ارتفاعات پستی از جنوب نفت سفید شروع شده و رو به سوی جنوب شرقی تا غرب هفتگل به طول 31 و عرض متوسط 3 کیلومتر کشیده شده و شهرستانهای رامهرمز و مسجد سلیمان را از یکدیگر جدا میسازد. رودخانه کندک و همچنین راه اتومبیلرو رامهرمز به هفتگل این رشته کوه را قطع میکند.
کوه کوشکک: کوه کوشکک در دهستان گندزلو از بخش مرکزی و در 6 کیلومتری شمال شهر شوشتر، جنوب روستای کوشکک دو پیران قرار دارد و دارای حدود 250 متر ارتفاع است. این کوه از جنوب غربی به کوه نعل شکنان متصل میشود دامنههای شرقی آن به رودخانه کارون منتهی میشوند.
کوه میشون: کوه میشون در دهستان درونک از بخش زیدون شهرستان بهبهان و در 42 کیلومتری جنوب غربی شهر بهبهان و غرب روستای چاه شیرین قرار دارد و حدود 233 متر ارتفاع دارد. این کوه شهرستانهای بهبهان و بندر ماهشهر را در دهستانهای درونک و هندیجان از هم جدا میکند.
کوه تل خدا: کوه تل خدا در دهستان هندیجان از توابع بخش هندیجان شهرستان بندر ماهشهر در 25 کیلومتری شمال شرقی هندیجان واقع است و حدود 173 متر ارتفاع دارد. این کوه از شمال غربی به کوه میشون و از شرق به کوه زیدون متصل است و شهرستانهای بهبهان و بندر ماهشهر را از یکدیگر جدا میکند.
کوه مشرهات: کوه مشرهات در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر اهواز واقع است. این کوه حدود 153 متر ارتفاع دارد و از شمال غربی به کوه مدرسه و از جنوب شرقی به کوه سربال متصل است.
کوه خنزیره: این کوه در 60 کیلومتری جنوب شرقی شهر اهواز قرار دارد. ارتفاع آن حدود 150 متر است و از سوی جنوب شرقی به کوه خرفخون میپیوندد.
کوه مویلهه: کوه مویلهه در دهستان صفاییه از توابع بخش هندیجان شهرستان بهبهان و در 56 کیلومتری شمال شرقی بندر ماهشهر و شرق روستای مویلهه واقع است و حدود 150 متر ارتفاع دارد.
کوه خرفخون: کوه خَرَفخون در 66 کیلومتری جنوب شرقی شهر اهواز و شرق روستای سودان واقع است. این کوه حدود 143 متر ارتفاع دارد و از شمال غربی به کوه خنزیره متصل است.
تپه فولیآباد: تپه فولیآباد در 16 کیلومتری شمال غربی شهر اهواز قرار دارد. ارتفاع این تپه حدود 60 متر است.
کوه الله اکبر: کوه الله اکبر در دهستان حومه بخش مرکزی در 10 کیلومتری شمال شهر سوسنگرد واقع است و حدود 55 متر ارتفاع دارد.
کوه آتش (تشکوه): کوه آتش در شرق شهرستان رامهرمز در فاصله 6 کیلومتری روستای ماماتین در جاده رامهرمز- ابوالفارس واقع شده است که از گذشتههای دور تاکنون به صورت شبانهروز در حال سوختن است و با توجه به این حالت، مردم محلی به این کوه «تشکوه» (به معنای کوه آتش) میگویند. به گفته کارشناسان زمینشناسی دلیل شعلهور شدن آتش در این کوه وجود گوگرد در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح میباشد. گازهای هیدروکربوری از لایههای مختلف زمین عبور کرده و از هر شکاف و درزی در سطح زمین به بیرون شعلهور میشوند. روشنی آتش این کوه در تاریکی شب جلوه زیبایی به منطقه میبخشد به طوری که گردشگران زیادی در ساعات شب از آن بازدید مینمایند. مسئله قابل توجه این است که در مجاورت این کوه به دلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمیتوان آتش دیگری روشن کرد. علیرغم زیبایی بینظیر و اهمیت علمی این کوه هیچ تابلویی برای شناسایی این محل وجود ندارد و علاقهمندان برای رسیدن به این منطقه نیازمند راهنمایی افراد بومی میباشند.
غارهای استان خوزستان:
اشکفت (غار) سلمان: بالای درهای در جنوب ایذه در نقطهای که به شهر مسلط است تاق بزرگی از سنگ طبیعی وجود دارد که از نظر زیبایی و عظمت خیرهکننده است. درون آن چشمه آب شیرینی جاری است و در فصول بارندگی از بالای تاق، آبشار خروشانی جاری میشود. در این محل 4 نقش برجسته از دوره عیلامیان دیده میشود. اشکفت سلمان در زمان عیلامیها و حتی تا هزارههای بعد از آن نیز مکان مقدس و نیایشگاه بوده است. برای همین به آن نیایشگاه «تاریشا» هم گفته میشود که برگرفته از نام یکی از ایزدبانوهای عیلامی است. از میان 4 سنگنگاره این منطقه دوتای آنها درون غار و دوتای دیگر بیرون از غار شکل گرفتهاند و همه آنها متعلق به یکی از شاهان محلی عیلام به نام «هانی» (2700 پیش از میلاد) است که بر آیاپیر (نام ایذه در زمان عیلامیان) حکمرانی میکرده است.
اولین نقش برجسته نیایش هانی به همراه وزیرش؛ «شورترورو» و خانواده او است. شاه در جلو ایستاده و همگی آستین کوتاه بر تن دارند و بدون کفش هستند. همسر هانی به نام «هوهین» یا «آماتنا» پشت وزیر ایستاده است. جلوی شاه یک آتشدان قرار دارد و فرزند شاه به خاطر اهمیت کمتری که نسبت به بقیه دارد، کوچکتر حجاری شده است. همه افراد از سمت چپ طراحی شدهاند و روی نگاهشان به سمت غار کوچکی است که درون اشکفت قرار دارد. با توجه به نوشتههای میخی اطراف تصاویر چنین برمیآید که هانی خواسته تصاویر خود و خانوادهاش بر کوه مقدس نقش شوند تا الهه تاریشا از آنان محافظت کند. وی در بخشهایی از این کتیبه به اعمال دینی و قربانیهایی که برای خدایان کرده اشاره میکند و از آنان میخواهد که خانواده و سرزمین او را در پناه خود نگه داشته و کسانی را که در آینده به این نگارهها آسیب بزنند یا اشیای ارزشمندی را که گویا در آن نیایشگاه قرار داده بوده به سرقت ببرند، نابود کرده و به نفرین و نیستی دچار کنند.
قش برجسته شماره دو همانند نقش شماره یک است ولی این بار هانی به همراه همسر و پسرش ایستاده است و در حالت ایستادن آنها احترام دیده میشود. حالتی که همسر هانی دارد همانند حالتی است که مجسمه ناپیراسو همسر اونتاش گال دارد. این مجسمه 1800 کیلوگرمی در کاوشهای شوش به دست آمده است. تصویر نقش زن باوقار نشان از اهمیت زن در دوران عیلامی دارد.
قش برجسته شماره سه در ارتفاع 3 متری بر سنگ حک شده است و کاملاً درون اشکفت قرار دارد. در کنار آن سنگ نوشتهای به خط عیلامی کنده شده است و هانی به تنهایی در حال نیایش است و برخلاف نقوش 1 و 2، پادشاه از سمت راست حجاری شده است بنابراین میتوان نتیجه گرفت فضای میانی نقش برجسته 2 و 3، مرکز نیایشگاه بوده است. این تصاویر مورد حمله یادگاریهای بازدیدکنندگان قرار گرفته و از آنجا که در زیر اشکفت رطوبت زیادی وجود دارد، به شدت آسیب دیدهاند.
نقش برجسته چهار به شدت آسیب دیده است و در آن تصویر یکی از خدایان حجاری شده است ولی جزئیات قابل تشخیص نیست. پاهای مجسمه بر روی پایهای قرار دارند و ریش بلند او به سینه میرسد.
نگارههای اشکفت سلمان از چند جهت دارای اهمیت میباشند. نخست آن که بزرگترین کتیبه به خط میخی عیلامی در این مکان نوشته شده است و دیگر آن که برای نخستین بار تصویر یک زن دوشادوش نقش یک مرد در مراسم آیینی دیده میشود. متأسفانه به دلیل فرسایش حاصل از عوامل طبیعی و انسانی و عدم محافظت صحیح، تشخیص بخشهای زیادی از این سنگ&a
نظرات شما عزیزان:


